تقدیم به تمام سونامی های ایران زمین
من یه زنم که اینبار با احساس نیست/ من یه مانکنم از جنسِ پلاستیک
من همونم که 30 سال تو انباری بودم /و با هر نگاهی محکوم به هم خوابی شدم
اونکه رفتار میشه باهاش عینِ برده/ اونکه ارزش قانونیش نصفِ مرده
من دنیام کبود هم رنگِ چشماتن /و هر روز طعمه ی گشتِ ارشادم
یه زنم که همیشه یه مرد بوده /اون که یک تنه زندگیشو چرخونده
بگو درد هامو به کی بگم انصافا /من قبل از اینکه زن باشم انسانم
حاملم از حجاب زندانی محترم/ از آزارِ جنسیِ دخترم
از پیکرِ شوهرم که فرسوده /از خدایی که پسرمو ترسونده
از سُنتِ وحشی از سرنوشت /سرکوب شدم و غیرت شکل گرفت
واسه جنگیدن اشعارِ فروغ هست/ ببین هزینمون نسرینِ ستودست
ولی چقدر شناختیمش ؟ چقدر شناختیمش
باید محکم باشم عینِ پتکِ آهنگر ، لب و دهنمو دوختن از اول
سوخت مثِ شمع چونکه مجبوره ، شدیم یه زن با زخمای مردونه
باید محکم باشم عینِ پتکِ آهنگر ، لب و دهنمو دوختن از اول
سوخت مثِ شمع چونکه مجبوره ، شدیم یه زن با زخمای مردونه
من یه زنم که دوست داره مستقل باشه/ حالا دنیامون هر چقدر که مستبد باشه
من یه انسانم اما محکوم به زن/ چون با مردمی در افتادم نامرد بزن
با اون مادری که دخترش تو زندان خوابه/ تو اون خونه ای که پدر یه زندان بانه
بگو دمش گرم/ مگه چند نفرن عینِ من تو کشور
آه زخمیم ، قدِ زن شدنم قدِ سختیاش/ قدِ هشت سال جنگ قدِ زخمیاش
قدِ صادرات زنان به سمتِ عرب/ قدِ فحش خوردنم زیرِ مشت و لگد
بگو مسئولِ این همه جنایت کیه/ تو این کشورِ لعنتی حقم چیه ؟
نه من نقطه ای ضعیف روی بختتم /و نه عروسکی مضطرب روی تختتم
من نه خیلی سادم و نه خیلی لاتمو/ و نه اسیرِ نیم وجبِ لای پاتم
من یه زنم که دوست داره مستقل باشه/ حالا دنیامون هر چقدر که مستبد باشه
باید محکم باشم عینِ پتکِ آهنگر ، لب و دهنمو دوختن از اول
سوخت مثِ شمع چونکه مجبوره ، شدیم یه زن با زخمای مردونه
باید محکم باشم عینِ پتکِ آهنگر ، لب و دهنمو دوختن از اول
سوخت مثِ شمع چونکه مجبوره ، شدیم یه زن با زخمای مردونه