نبی قدوسیان

نبی قدوسیان

اینجا قافیه مُرد، ترانه مُرد، نوا را غم شنیدن

بر شانه پر مهر پدر، سر را بریدن

 

شمعى که به سورزش، یک چراغ بود بهر خانه

پروانه به گردش بکُشند و، بال بریدن

 

گلخانه بخشکید و فنا شد،گُل گلدان حقیقت

فریاد نه،! از درد،! سکوت را نشنیدن

 

شب را مظهر پاکى و اخلاص نشاندند

اینجا به دروغ نقش حقیقت بکشیدن

 

بر صورت مادر دو سه تا سیلى و یک مُشت

آنها زدن و، ماندن و، صد قافیه چیدن

 

مردان به خیانت،، ! زنان را به اسیرى

بردن و عدالت را، ! ، به شلاق کشیدن

نویسنده مطلب: برنامه نویسی حرفه ای

برنامه نویسی حرفه ای

پاسخ دهید

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...