
این جایی که ایستاده ام
کامیون پیچید
شب زیر لاستیک هایش
صدایی داد
صدایی که موقع عید
ماهی قرمز با بال هایش
در تنگ پخش کرده است
اما
سال هاست که ماهی قرمز نداریم
سال هاست که یک آرزو را رها کرده ام
آرزوی رانندگی در جاده ای
بر روی کوه های سر سبز
و سبز
با کامیونی زرد رنگ
و آهسته
ولی عین بیگی - 15 فروردین 94