این ترانه رو تقدیم می کنم به یغما گلرویی
که با ترانه هاش خاطرات زیادی دارم..
منو طنابِ دارم، با طعم تلخ سیگار
یه دستنوشته از لب، یه روحِ سرد و بیمار
یه قاب عکس تیره، یه آرزوی مبهم
یه دلنوشت خالی، با ترانه ای که گفتم
بوی غلیظ قهوه، صدای نت های باد
یه چهره ی خمیده، یه مغز خالی و شاد
آب از سرت گذشتن، صدای نعره ی شیر
شکاف قلب های ما، جرم جوان های پیر
یه آرزوی مرده، یه شب تیره و تار
غنچه ای که گل نمی شه با ریشه ی خار
خدا همون خدائه، دنیا همون دنیائه
ببین زمانه اینبار، سهم ما بالای دارِ
حقیقت لخت ما، قاب بدون عکسه
فریاد امروز ما، جرم یه دونه حرفِ
یه سرنوشت تیره، یه دنیای خیالی
این سهم بنده هاته، ای خدای پوشالی!
نمی بینم ستاره ام را، در آسمون ابری
بزرگ نمی شوم من، چون که تو پرِ دردی
یه خنده مصنوعی، سهم کسیِ که صبوره
دیگه نمی باره خوبی، انگار آسمونم فرسوده
27 اسفند 95