ابزار وبمستر

ابزار رایگان وبلاگ

ولی عین بیگی

ولی عین بیگی

با آن ساق های کشیده ات تپه را بالا می روی از لای سوراخ های پشه بند لحظه ای آسایش فرار می کند دنبالت می آید تا با تو تا دریا راه برود گیر افتاده ام نمی گذاری حرفم را بزنم جای بیرون و درون عوض شود تو هم گیر افتاده ای می پرسم: ماهیگیران هنوز با تور ماهی م...

ولی عین بیگی - شعری کلاسیک

ولی عین بیگی - شعری کلاسیک

کیش اومدی کلی رقصیدی تا به ماتم برسم  گفته بودی باید بعد جارو به سبزیجاتم برسم امشبم باز بایست پیش دیوار رو به کمد  بگو تنهام بزار می خوام به هیجاناتم برسم دیر شده وقت از وقت گذشته دیگه صبحه  سر عهد یاد صبرت که به دو با شاخ نباتم برسم یک جوونه توو تنم ...

ولی عین بیگی - شعر سوگند

ولی عین بیگی - شعر سوگند

سرش را چرخاند سوگند به بال راستم  بال راستش را گشود  سوگند به آوازم  سرش را چرخاند  سوگند به بال چپم  بال چپش را گشود  سوگند به آغازم  پرنده مرد در دستانی  که شش روز آب حیات را به دو طرف کشید  سمتی آب شد سمتی خاک شد پیش چشمانی  که با برق مرگ گل آلود شد...

متنی فوق العاده از ولی عین بیگی

متنی فوق العاده از ولی عین بیگی

ما عکسایی که میدیم عکاسی چاپ کنه پشتش مارک داره مارک ه  Canon اصلا هم مهم نیس کسی توو عکس عقب مونده باشه یا خواب مونده باشه یا جلو عکس وایساده باشه ما فقط چاپ می کنیم میذاریم توو آلبوم همیشه وقتی آلبوم رو ورق می زنیم همه عکسامون توو دوران بلوغه انکار گ...

دو شعر کوتاه از ولی عین بیگی

دو شعر کوتاه از ولی عین بیگی

 1 اگر زنی در محیطی به اندازه یک استخر آزاد باشد اگر دو کفشدوزک بر زمین جفت شش بیایند و احساس آزادی کنند و بروند چه فرقی می کند نمی دانی چرا؟ با اینکه؛ نمی دانیم چرا باید درس بخوانیم چون نمی دانیم چه درسی باید بخوانیم   2 نغمه از زمین به آسمان ازطناب ت...