ابزار وبمستر

ابزار رایگان وبلاگ

ریکاردو دومینیک

ریکاردو دومینیک

ریکاردو دومینیک / ترجمه : آزیتا قهرمان     چقدر دلم می‌خواست یک بچه‌ی پسر داشته باشم رابطه ای که هجده سال دوام بیاورد حتا با حساب و کتاب ِهزینه اش و احتمال خطرش در خانه وقتی سرخس ها حتا از فرط بی آبی تشنه می میرند پارسال یک کاکتوس خریدم اما همه ی ما را...

یغما گلرویی - بزار شاعر بشم

یغما گلرویی - بزار شاعر بشم

ترانه زیبای یغما گلرویی به نام بذار شاعر بشم جهت مطالعه متن کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید..   نگاهم کردی و به دنیا اومدم، زبون واکردم و ترانه زاده شد کنارت زندگی سر و سامون گرفت، کنارت شاعری دوباره ساده شد   فقط کاغذ، قلم، یه نخ سیگار برگ، دو تا چشم ت...

هیلا صدیقی - من خدایی دارم

هیلا صدیقی - من خدایی دارم

  من خدایی دارم مهربان تر از عشق مهربان تر از صلح ... چه تفاوت دارد ؟ حرف عیسی و محمد با نوح ؟ حرف موسی ، زرتشت ، نقلِ کوروش بودا ابراهیم یا هرآنکس که برای مردم حرف نور آورده و پیام دوستی ، صلح ، محبت ، آشتی ، من به یکسان باور و به یکسان دوست میدارمشان...

مرتضی کیوان - کسی نگفت

مرتضی کیوان - کسی نگفت

کسی نگفت چرا رنگ لاله ها زرد است و این بهار چرا چون زمانه نامرد است؟ کسی نگفت در اینجا فصول بی معناست برای رشد شقایق هوا کمی سرد است به پشتگرمی شبگرد چشممان خوابید کسی نگفت در این شهر دزد شبگرد است به جای آینه بر چشم خویش شک کردیم کسی نگفت که بر روی آی...

سیمین بهبهانی - دل دیوانه ام ای دوست

سیمین بهبهانی - دل دیوانه ام ای دوست

  دل دیوانه ام ای دوست! اگر یار تو می شد به خدا، تا دو جهان هست، وفادار تو می شد   دیگران بستهٔ زنجیر تو هستند، چه سازم؟ ورنه دانی دل دیوانه گرفتار تو می شد  مژه می زد به رخ زرد و غمینم رقم خون تا سخن ساز غمت کلک گهربار تو می شد   من بر آن سینهٔ محزون ...

محمدرضا عالی پیام - متهم

محمدرضا عالی پیام - متهم

در چنین شهر گل و بلبل، حقیقت متهم مردی و مردانگی مُرد و رفاقت متهم یک زمان تار سبیل مرد بود و قول او ریش سالاری شد و تار سبیلت متهم باغ تا در قبضه‌ی خار و خس و هرزه علف سرو آزادی که می افراشت قامت، متهم شام تاریک و شب هول و سیاهی برقرار آفتاب دشمن دیری...

فاطمه اختصاری - پشت طناب رخت هام با برج میلادم

فاطمه اختصاری - پشت طناب رخت هام با برج میلادم

  پشت طناب رخت ها با برج میلادم مثل زنی که خواستی، بغضم ولی شادم یک روسری بی خیال رفته بر بادم رو شد تمام دست با برگی که افتادم پاییز هم خوب است با شب های بارانی   از بندهای شهر «تو» خود را می آویزم چسبیده ی به یک گوشه ی دنیا همه چیزم چسبیده ام به واقع...

فاطمه اختصاری - به خاطر چه کسی می روم..

فاطمه اختصاری - به خاطر چه کسی می روم..

شعر زیبای به خاطر چه کسی می روم حرم مشاهده متن کامل .. در ادامه مطلب به خاطر چه کسی می روم حرم فقط به خاطر تو ناامیدم از این ها اشاره کرد به چندین پلاستیک دوا و از ادامه ی این شعر نصفه زد بیرون   شروع کرد به ناخن کشیدن بدنش شروع کرد به تف کردن کف از ده...

فاطمه اختصاری - عاشورای 88

فاطمه اختصاری - عاشورای 88

جنازه اش عقب وانت، جنازه اش وسط گونی جنازه اش هدف ماشه، پس از تجمع قانونی!! شعار تندی سیاسی داشت، و فکرهای اساسی داشت به پا، دو کفش پر از تردید، به دست، پیرهنی خونی جنازه اش وسط مردم، پلیس احمق و سردرگم به فکر بردنش از دنیا، به فکر کوچه ی بیرونی صدای خ...

شعری از فاطمه اختصاری

شعری از فاطمه اختصاری

  جای چند تا بخیه روی پوست داشتن جا زدی تو پشت پا زدی به دوست داشتن پشت کرده ای به پشت چوبی در اتاق داغ کرده ای و پشت دست ، داغ روی داغ داغ اتفاق نارفیق را فروختن داغ واقعی باغ را شبانه سوختن شب شبیه شب ، شبیه هیچ چی به غیر شب بی لبی به روی لب بخواب ، ...

سید مهدی موسوی - پاییز آمدست..

سید مهدی موسوی - پاییز آمدست..

پاییز آمدست که خود را ببارمت پاییز لفظ دیگر"من دوست دارمت" بر باد می دهم همه ی  بود خویش را یعنی تو را به دست خودت می سپارمت باران بشو،ببار به کاغذ،سخن بگو وقتی که در میان خودم می فشارمت پایان تو رسیده گل کاغذی من حتی اگر خاک شوم تا بکارمت اصرار می کنی...

ما باختیم... نوبت یک مرد دیگر است

ما باختیم... نوبت یک مرد دیگر است

  این چار برگ خشک شده مال دفتر است نه! آخرین قمار من و دست آخر است من را به چاه درد خود انداخت و گذشت هر کس که گفت با من خسته برادر است... گفتید عاشقید و به من...آه! بگذریم چون شرح ماجرای شما شرم‌آور است... گفتید:"بی کسی به خدا سرنوشت توست تنهاترین پرن...